با توجه به این قیمت ها، فاصله دلار بازار آزاد و صرافیهای بانکی به حدود ۲ هزار و ۴۵۰ تومان رسید. این فاصله به معنای آن بود که هر فرد به ازای خرید ۲ هزار و ۲۰۰ دلار، میتوانست بیش از ۵ میلیون تومان سود به دست بیاورد. در واقع در بازار، شکافی ایجاد شده که برای خود تقاضای جدیدی آفریده است و روزانه افراد زیادی را به سوی بازار ارز روانه میکند. در این میان، برخی معاملهگران ارزی هم باور دارند، راجع به شکاف قیمتی بازار ارز بزرگنمایی شده است؛ این عده اعتقاد دارند در بازارهای دیگر رانتهای به مراتب بزرگتری نسبت به بازار ارز وجود دارد. در یکی از موارد، آنها به رانتی اشاره میکردند که در خرید خودرو با قیمتهای دولتی وجود داشت. در بازار سهام نیز میتوان به دستکاریهای قیمتی حاصل از جوسازیهای مجازی اشاره کرد.
شلوغی صرافیها ادامه یافت
در حالی که در خیابان فردوسی نسبت به روزهای قبل، جمعیت کمتری مشاهده میشد، در سایر نقاط شهر بعضا صفهای طولانی در مقابل صرافیها شکل گرفته بود. بهعنوان مثال در خیابان میرداماد، در برابر یکی از پاساژها که صرافیهای زیادی در آن حضور دارند، جمعیت زیادی در انتظار دریافت ارز ارزان بودند. فضا متشنج بود و درگیریهایی نیز گاهبهگاه بین افراد مشاهده میشد. برخی صرافیها از افراد نام نویسی کرده بودند و اسم هر فرد خوانده میشد، میتوانست به درون صرافی بیاید و سهمیه ارزی سالانه خود را دریافت کند.
برخی از این صرافیها ۲ هزار و ۲۰۰ دلار به هر فرد پرداخت میکردند، ظرفیت ارزی سالانهای که برای هر نفر در نظر گرفته شده است. این در حالی است که گفته میشد شماری از صرافیها هم ارز بسیار کمتری را در اختیار افراد قرار میدادند. البته برخی فعالان عنوان میکردند که صرافیها خود تا یک اندازه میتوانند طی یک روز ارز با قیمت پایینتر عرضه کنند و همین موضوع باعث میشود افراد بسیاری هم نتوانند از سوی صرافیها، ارز مورد تقاضای خود را دریافت کنند.