بلومبرگ در گزارشی با پرداختن به قرار گرفتن تهران و پکن در آستانه نهاییسازی توافق همکاری استراتژیک نوشته است نزدیک شدن به چین در ابتدا اولویت سیاستخارجی ایران نبوده است؛ اما در عمل با بازگردانده شدن تحریمهای هستهای بهصورت یکجانبه توسط دولت دونالد ترامپ و خروج شرکتهای اروپایی از بازار ایران، تهران به پکن نزدیک شده است؛ روندی که میتواند به تضعیف بیش از پیش نفوذ واشنگتن در خاورمیانه و دیگر نقاط جهان منجر شود. در این گزارش آمده است: سیاست خارجی ایران از زمان وقوع انقلاب اسلامی در سال ۱۹۷۹، براساس شعار «نهشرقی، نه غربی» بوده است تا از وابستگی به شرق و غرب ممانعت شود. اکنون تحت فشارهای ایالاتمتحده برای فلج کردن اقتصاد ایران، تهران به رقیب اصلی این روزهای آمریکا یعنی چین نزدیک شده است و چین نیز از این همکاری استقبال میکند. گفته میشود دو کشور در آستانه توافق برای آغاز یک همکاری استراتژیک ۲۵ ساله هستند.
اما چرا این همکاری اکنون در آستانه رخ داده است؟ ریشههای تقویت اتحاد با چین در سال ۲۰۱۶ کاشته شد؛ زمانی که حسن روحانی، رئیسجمهور ایران یک سال پس از توافق هستهای با قدرتهای جهانی به چین سفر کرد تا با شی جینپینگ، همتای چینی خود دیدار کند. در سال ۲۰۱۸ دونالد ترامپ ایالاتمتحده را از توافق هستهای خارج کرد؛ با این استدلال که باید توافق بهتری با ایران حاصل شود. واشنگتن روند بازگرداندن تحریمهای هستهای سابق علیه ایران را کلید زد تا اقتصاد ایران در مسیر کوچکتر شدن قرار بگیرد و امسال براساس پیشبینی صندوق بینالمللی پول انتظار میرود این روند به منفی ۶ درصد در سالجاری برسد. مقامات ایران نیز در ابتدا از اتحادیه اروپا خواستند وعدههای خود را برای سرمایهگذاریها در ایران و منتفع ساختن اقتصاد این کشور که در برجام ذکر شده است عملی کنند. اما موسسات اروپایی اغلب عقب کشیدند و از بازار ایران خارج شدند تا تحتتحریمهای ثانویه واشنگتن قرار نگیرند. از سوی دیگر چین، اکنون تنها کشوری است که همچنان به خرید نفتخام ایران ادامه میدهد و درحال بررسی چشمانداز سرمایهگذاری در بخشهای مختلف اقتصادی ایران است.
اما پرسشی که مطرح میشود سودی است که از این همکاری نصیب چین خواهد شد. چین با در اختیار داشتن دومین اقتصاد بزرگ جهان، در تلاش است تا منابع واردات نفتی خود را تضمین کند.