به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از همشهری، «الــــــــــحاق شهرکهای یهودی به سرزمینهای اشغالی و ثبت فصلی جدید در تاریخ صهیونیسم»؛ نتانیاهو با این دو شعار از رأی اعتماد کنست به دولت خود استقبال کرد؛ شعارهایی که به خوبی نشان میدهد «تنشآفرینی» ویژگی بارز این دولت در داخل فلسطین و بهطور کلی در سطح منطقه خواهد بود. البته از سوی دیگر نباید فراموش کرد که نتانیاهو هرگز از آزادی عمل گذشته خود در مدیریت پروندههای امنیتی و سیاسی برخوردار نیست، چرا که این دولت براساس ائتلاف میان احزاب لیکود و آبی- سفید و با هدف جلوگیری از برگزاری انتخابات چهارم تشکیل شده است. به این ترتیب نتانیاهو تنها برای 18ماه در رأس قدرت حضور داشته و بعد از آن، ریاست دولت را برای مدتی مشابه در اختیار معاون نظامی-امنیتی خود، بنیگانتز قرار خواهد داد.
به این ترتیب بحران سیاسی اسرائیل پس از برگزاری 3دور انتخابات پارلمانی به پایان رسیده و دولت جدید این رژیم با رأی اکثریت پارلمان (73مقابل 46رأی) کار خود را بهزودی آغاز میکند. تمام اینها اما در حالی است که فرایند قضایی پرونده فساد سیاسی- اقتصادی بنیامین نتانیاهو و همسرش همچنان در دادگاه عالی اسرائیل ادامه داشته و قرار است نخستین جلسه علنی این دادگاه طی کمتر از یک هفته آینده برگزار شود؛ اگرچه هیچیک از اینها دستکم در آیندهای نزدیک نمیتواند مانعی بر سر راه نخستوزیری نتانیاهو باشد.
به نوشته روزنامه یدیعوت احرونوت، دولت جدید اسرائیل متشکل از 36وزارتخانه است که مجموعه گستردهای از احزاب و ائتلافهای سیاسی این رژیم، از جریانات چپ (حزب کار) تا راست افراطی (یهودیت توراتی) را در بر میگیرد؛ ترکیبی که میتوان آن را نشانهای از پایان عصر حاکمیت شبهمطلق «حزب لیکود» بر اسرائیل به شمار آورد. با این حال «راست افراطی» با وجود اختلافات درونی همچنان دست برتر را در معادلات سیاسی اسرائیل در اختیار دارد.
معامله قرن و چالشهای خارجی
شبکه الجزیره با اشاره به تشکیل دولت جدید رژیم صهیونیستی مینویسد: سیاستهای افراطی احزاب راست صهونیستی، دولت ائتلافی نتانیاهو-گانتز را با چالشهای اساسی در داخل فلسطین و خارج از آن روبهرو خواهد ساخت. بدون شک نخستین چالش پیش روی این دولت، اجماع بیسابقه فلسطینیها در مخالفت با اجرای معامله قرن است؛ اجماعی که موقعیت نیروهای میانهرو، نظیر تشکیلات خودگردان و محمود عباس را تضعیف کرده و فضا را برای تشدید تنشهای نظامی فراهم میسازد.
هماکنون نزدیک به 500هزار شهروند فلسطینی در مناطقی اقامت دارند که براساس معامله قرن قرار است رسما به سرزمینهای اشغالی ملحق شود. روزنامه العربی الجدید در اینباره مینویسد: الحاق شهرکهای جدید یهودی در کرانه غربی بهمعنای سلب تابعیت از نیم میلیون شهروند فلسطینی، آن هم تنها در مرحله اول است که قطعا تنشهای شدیدی را در سراسر فلسطین اشغالی و نوار غزه بهوجود خواهد آورد. این در حالی است که هشدارها نسبت به اجرای معامله قرن در سطح نیروهای فلسطینی نظیر حماس و جهاد اسلامی باقی نمانده و کشورهای دیگری ازجمله اردن را نیز در بر میگیرد. علاوه بر این، بسیاری از قدرتهای جهانی، ازجمله روسیه و اتحادیه اروپا هم تاکنون بهطور علنی با طرح صلح ترامپ برای پایان بحران اسرائیلی-عربی مخالفت کردهاند. بر این اساس میتوان گفت دولت ائتلافی اسرائیل برای اجرای معامله قرن با چالشهای متعددی در سطح بینالمللی روبهروست؛ چرا که در این مسیر، صرفا از حمایت دولت ترامپ (و نه حتی مجموعه صاحبان قدرت در آمریکا) برخوردار است.
ایران؛ محور اختلافات داخلی
به همان اندازه که معامله قرن و الحاق بخش بیشتری از سرزمینهای فلسطینی محور وحدت نیروهای راستگرا در کابینه جدید اسرائیل به شمار میرود، ایران و روش رویارویی با آن، محور اختلاف یا حتی تعارض این نیروهاست. ائتلاف آبی- سفید که با هویت نظامی- امنیتی در صحنه سیاسی رژیم صهیونیستی شناخته میشود از نخستین روز تاسیس خود انتقادات تندی را نسبت به عملکرد نتانیاهو در قبال ایران مطرح کرده است. سران این ائتلاف، ازجمله موافقان توافق برجام در رژیم صهیونیستی بودند چرا که به باور آنها، برجام دستاوردی تاریخی در زمینه منع دستیابی ایران به سلاح هستهای بود! عبدالباری عطوان در اینباره مینویسد: مخالفت سران ائتلاف آبی- سفید با نتانیاهو در پرونده ایران را میتوان از جنس مخالفت سران پنتاگون با سیاستمداران جنگطلب آمریکایی دانست. نظامیان همواره درک بهتری از موازنه قوا و پیامدهای رویارویی نظامی با دشمنان خود دارند و بر همین اساس در بسیاری از مواقع، برخلاف انتظار عمومی با گزینه نظامی همسو نیستند.
روزنامه العربی الجدید هم با مروری بر روابط سران ائتلاف آبی- سفید ازجمله یائیر لاپید با قدرتهای اروپایی مینویسد: آبی- سفیدها ادامه فشار حداکثری علیه تهران را تهدیدی برای منافع اسرائیل در سطح منطقه میدانند چرا که نگاه آنها در این پرونده بیش از آنکه مانند ترامپ باشد به سیاستمدارانی همچون مکرون نزدیک است. به این ترتیب میتوان انتظار داشت ایران و نحوه رویارویی با این کشور و متحدانش در سطح منطقه به یکی از محورهای تنش در داخل کابینه جدید اسرائیل بدل شود. این در حالی است که آبی- سفیدها از نظر موقعیت نظامی و دیپلماتیک در کابینه جدید از وضعیت بهتری نسبت به لیکود و سایر متحدان نتانیاهو برخوردار هستند، چرا که علاوه بر معاونت نظامی- امنیتی بنیگانتز (پستی که عملا برای محدود ساختن نتانیاهو طراحی شده)، وزارت امور خارجه دولت جدید رژیم صهیونیستی نیز در اختیار ژنرال اشکنازی، از نظامیان محافظهکار اسرائیلی است
;