به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از ایرنا، بهروز کمالوندی، سخنگوی سازمان انرژی اتمی در یادداشتی اختصاصی در مورد گزارش پادمانی مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی نوشت:به طور خلاصه وی در گزارش خود به چهار مکان اشاره میکند که آژانس در مورد یکی از آنها دست کم در این مرحله هیچگونه سئوال دیگری ندارد و به عبارتی این مکان به عنوان موضوع پادمانی باقیمانده تلقی نمیشود ولی در مورد سه مکان دیگر اعلام کرده که توضیحات ارائه شده توسط کشورمان از نظر فنی قابل خدشه و نامعتبر است. همچنین وی در گزارش خود اعلام کرده که:
ایران توضمادامی که ایران از لحاظ فنی توضیحات معتبری برای وجود ذرات اورانیوم با منشأ انسانی در مورد این سه مکان ارائه نکند و مکان(های) فعلی مواد هستهای و یا تجهیزات آلوده را به آژانس اطلاع ندهد، آژانس نمیتواند صحیح و کامل بودن اظهاریههای ایران تحت موافقتنامه پادمان جامع را تأیید کند. بنابراین، موضوعات پادمانی مربوط به این سه مکان به عنوان موضوعات باقیمانده در دستور کار خواهند ماند.
به منظور اینکه آژانس در موقعیتی باشد تا اطمینان حاصل نماید که برنامه هستهای ایران منحصراً صلحآمیز است، آژانس همچون گذشته آماده تعامل با ایران برای حل و فصل بدون تأخیر همه این موضوعات است.
ملاحظاتی پیرامون گزارش مدیرکل آژانس:
متأسفانه گزارش اخیر آژانس بدون توجه به تعامل سازنده و همکاریهای گسترده داوطلبانه کشورمان با آژانس در زمینه فراهم کردن دسترسی بازرسان آژانس به مکانهای مذکور، ارائه اطلاعات اولیه و تکمیلی، برگزاری نشستهای مشترک فنی و حقوقی جهت بررسی و حل و فصل موضوعات یاد شده صورت گرفته است. نکته مهم این است که آژانس به استناد اطلاعات غیرمعتبر و جعلی که رژیم صهیونیستی در اختیار آن نهاد قرار داده است این موضوعات را در دست پیگیری قرار داده است.
اگرچه ایران تعهدی برای پاسخ به سئوالات مطرح شده توسط آژانس براساس اسناد جعلی و غیرمعتبر ندارد، با این حال ایران براساس رویکردی داوطلبانه، کلیه اطلاعات مورد نیاز و مدارک پشتیبان را به آژانس ارائه کرد و دسترسیهای لازم و نیز پاسخ به پرسشهای آژانس را فراهم نمود. این سطح از همکاری توسط ایران گواهی بر حسن نیت ایران برای شفافسازی است. ایران در صورتی که قصد همکاری با آژانس در این زمینه را نداشت می توانست از دادن دسترسی و ارائه اطلاعات پشتیبان خودداری کند. متأسفانه، استناد آژانس به اسناد ساختگی و واقعی پنداشتن آنان منجر به ارزیابی نامعتبر و ناعادلانه شده است.
بهطور کلی استنادهای مدیرکل آژانس در مورد سه مکانی که در گزارش پادمانی خود به آن اشاره شده است مشترکاتی دارد:
نخست آنکه در مواردی ایران را به عدم ارائه گزارش، جلوگیری از دسترسی به برخی مکانها و در مواردی به سکوت متهم نموده است در حالی که مطابق با پروتکلهای مورد توافق و استانداردهای مشخص شده آژانس، ایران تعهدی برای دادن دسترسی به مکانهای غیرهستهای ندارد، با این حال ایران در یک تصمیم مبتنی بر حسن نیت به طور داوطلبانه به آژانس اجازه داد تا از این مکانها بازدید کرده و نمونهبرداری نیز نماید.
دوم آنکه: آژانس بر تصاویر ماهوارهای نامعتبر تأکید میکند که با وضعیت فعلی مکانهای یاد شده مغایرت دارد. معلوم نیست چرا ایشان به جای تردید بر تصاویری که میتوان در دنیای مجازی به صورتی حرفهای جعل کرد، وسواس خود را در مورد تردید به جهانی که بایستی برای انجام آن، هزینههای مالی و امکانات لجستیکی بسیج نمود به کار نمی گیرد.
سوم: علیرغم آنکه مقدمات گزارشهای وی با افعال تردیدآمیز قرین است و برای مثال از کلماتی چون: "ذخیرهسازی احتمالی؛ مشخص نشده است؛ احتمالاً؛ نتایج محتمل؛ شاید بتوان گفت؛ و..." استفاده شده است، اما در نتیجهگیریهای تحلیلی-و نه عینی- مدیر کل محترم آژانس با لحن متقنتری حکم بر "عدم رفع تردید" میدهد!
چهارم: آقای مدیرکل در خصوص مکانهای مشخص شده در گزارش صهیونیستها، ایران را در ارائه پاسخهای "معتبر فنی" به سئوالهای آژانس درباره پیدا شدن ذرات مواد هستهای در مکانهای اعلام نشده، ناموفق معرفی مینماید! وی به جای آنکه عدم مطابقت عکسهای ماهوارهای را با وضعیت جغرافیایی فعلی دلیلی بر تردید به گزارشهای عوامل صهیونیستی تلقی نماید، به استدلالهای خرابکاری انسانی احتمالی در آن محل که توسط طرف ایرانی مطرح شده است شک میورزد. ایشان واضحترین دلایل چنین توطئهای را نادیده انگاشته و از ایران میخواهد دلایل قانع کنندهتری برای مغایرت موردنظر ایشان ارائه نماید. مدیرکل آژانس با اندکی توسل به اصول و اسلوب منطق میتواند تصور کند که کشور پهناوری چون ایران با داشتن تنوع جغرافیایی، مستعد آن است که در نقاطی دور افتاده از آن با انجام خرابکاری انسانی آلودگی به وجود آید و اگر مقرر شود که قرائن دیگر را فقط با همین استدلال نادیده بگیرد، این بازیِ طراحی شده از سوی رژیم فاسد صهیونیستی هر دَم به طریقی ادامه یافته و کشور باید مدام در حال پاسخ به گزارشهای ساختگی دشمنانش باشد.
پنجم: ایران و آژانس در اسفند ماه سال گذشته و در پی سفر رافائل گروسی به تهران توافق کردند تا مسائل ادعایی براساس نقشه راه مشخصی ظرف مدت معلومی حل و فصل شود. پیشتر نیز آژانس متعهد به رعایت حفاظت از اطلاعات محرمانه پادمانی کشورهای عضو شده است که عملکرد مدیرکل آژانس در بازتاب رسانهای و گمانه زنیهای بعدی و ایجاد فضای ضد ایرانی در آستانه نشست شورای حکام در مغایرت با چنین تعهدی است.
و بالاخره آنکه؛ در شرایطی که از نظر حقوقی گزارشهای خصمانه و ساختگی از هیچ ارزشی برای راستیآزمایی برخوردار نیست و از سویی این دشمنی و تخاصم باتوجه به ترورهای دانشمندان هستهای در ایران قابل انکار نمیباشد، ایران اسلامی برای اثبات حسن نیت و حرکت در مسیر صلح و توافق، با حضور مدیرکل آژانس موافقت نمود. در مسیر راستیآزمایی، تسهیلات لازم را برای ایشان فراهم کرد و با شرکت در سه نشست فنی تفصیلی جداگانه با مسئولین ذیربط آژانس طی دو ماه گذشته، توضیحات و مستندات فنی لازم را ارائه نمود. معالاسف درکنار تلاشهای رژیم صهیونیستی برای کارشکنی آشکار در مراحل مختلف شکلگیری، اجرا و نیز مذاکرات اخیر مرتبط با برنامه جامع اقدام مشترک (برجام)، مدیرکل به صورت حیرت آوری متن گزارش اخیر را بنحوی که در پارلمان اروپا که پیش از پایان مراحل پیشبینی شده در بیانیه مشترک (دور سوم مذاکرات فنی) ارائه شد، مطابقت داد. به عبارتی، جمعبندی مدیرکل از مدتها پیش آماده شده بود.
شایان ذکر است ایران و آژانس در دو مناسبت ۶ شهریور ۱۳۹۹ (٢۶ اوت ٢٠٢٠) و ۱۴ اسفند ۱۴۰۰ ( ۵ مارس ٢٠٢٢) در تهران در قالب بیانیه مشترکی توافق کردند تا همکاریها و گفتگوهای بین خود را تسریع و تقویت کنند.
سئوالهای مطرحشدۀ توسط آژانس از ایران باید مشروع و بر مبنای چارچوب اساسنامه آن، موافقتنامه پادمان جامع و پروتکل الحاقی (قبل از توقف اجرای آن از جانب ایران) بوده و پاسخگویی به سئوالهای آژانس و ارائه دسترسی نیز تابعی از ملاحظات حقوقی میباشد.
در واقع، درخواستهای دسترسی آژانس، منطبق بر ماده ۶۹ از موافقتنامه پادمان جامع و ماده (d)۴ از پروتکل الحاقی نبود، زیرا ایران گزارشی مطابق ماده ۶۹ از موافقتنامه پادمان جامع و اظهاریههای پروتکل الحاقی به آژانس ارائه نکرده بود تا آژانس براساس آن بتواند از ایران درخواست شفافسازی یا ارائه توضیح نماید.
همانطوری که در گزارشهای مدیرکل آژانس عنوان گردیده است، قویترین نظام راستیآزمایی در مورد فعالیتهای هستهای ایران در مقایسه با سایر نقاط جهان درحال اجراست. این نوع رفتار نمونه ای بارز از تناقض و بیعدالتی در دنیای امروز است که در رابطه با یک کشور عضو آژانس صورت میگیرد. لازم به ذکر است که پس از توافق برجام در مجموع، ٢٢ درصد از کل بازرسیهای انجام شده توسط آژانس در سراسر دنیا، در ایران انجام شده و مطابق با گزارش اجرای پادمان سال ٢٠٢١ آژانس، در طول ٢٠ سال گذشته شدیدترین راستی آزماییها در ایران انجام شده است. هجده گزارش فصلی مدیرکل آژانس نیز حاکی از همکاری سازنده و گستردۀ جمهوری اسلامی ایران با آژانس بوده و همکاری ایران در ارائه دسترسیها به بازرسان آژانس خود گویای عمق تعهد و پایبندی جمهوری اسلامی ایران و شفافیت بسیار بالا در فعالیتهای صلحآمیز هستهای آن است.
با این حال، آژانس همواره براساس ادعاهای رژیم صهیونیستی، اتهامهایی علیه برنامه کاملاً صلحآمیز هستهای ایران مطرح نموده است. درخواست رژیم اسرائیل در کنار آمریکا مبنی بر اینکه آژانس پرونده بستهشدۀ "ابعاد احتمالی نظامی" در سال ٢٠١۵ را به واسطه اطلاعات یا ادعاهای غیرمستند مجدداً مفتوح نماید و استناد آژانس به اطلاعات ساختگی رژیم صهیونیستی نشاندهندۀ نقطه ضعف جدی و آسیبپذیری آژانس در زمینۀ انجام راستیآزماییهای مستقل بوده و حاکی از خطر اعمال فشارهای سیاسی بر این نهاد بینالمللی برای پیشبرد اغراض غیرمشروع است. آژانس نباید به ابزاری برای پیشبرد سیاستهای برخی دولتها تبدیل شود و بی توجهی به این مسأله بیطرفی و حرفهایگری آژانس را خدشهدار نموده و استقلال آن را مخدوش خواهد کرد.
در صورتی که اقدامات آژانس مبتنی بر اطلاعات ارائه شده از طرف ثالث و یا منابع آزاد باشد، آنگاه باید گفت که بهطور کلی نحوۀ جمعآوری و ارائه اطلاعات به آژانس از منابع مختلف در مورد کشورها، میتواند زمینۀ سوءاستفاده برخی طرفهای ثالث را به منظور بهرهبرداری سیاسی علیه کشورهای هدف را فراهم نماید.یحاتی معتبر که از نظر فنی در رابطه با یافتههای آژانس در مکانهای مورد نظر باشد را ارائه نکرده و در مورد مکان(های) فعلی مواد هستهای و یا تجهیزات آلوده به مواد هستهای که احتمالاً جابجا شده، آژانس را مطلع نکرده است.
;