تضمین برای بقای برجام بی فایده است

اقتصاد آنلاین ـ پرستو بهرامی‌راد: طبق خبرهایی که از پشت درهای بسته مذاکرات وین مخابره می‌شود، تضمین دادن آمریکا به یکی از مسائل اختلافی تبدیل شده است. از زمانی که تیم جدید ایران به مذاکرات وین رفته است بارها از تضمین دادن آمریکا بر عدم خروج دوباره از برجام مطرح شده است، اما مقامات آمریکایی نیز مطرح کرده‌اند که دولت بعدی می‌تواند از برجام خارج شود. 

 

به تازگی حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه ایران گفته است که اگرچه «پیشرفت‌هایی» در مذاکرات وین وجود داشته، اما «ما همچنان نگرانیم. به همین دلیل ایران خواستار تضمین آمریکا و اروپا مبنی بر محدود نبودن عمر توافق اتمی به دولت جو بایدن است. او یک شکل این تضمین را صدور «بیانیه سیاسی» از طرف رؤسای مجالس غربی عنوان کرده است.

با این حال رابرت مالی، نماینده آمریکا در امور ایران اعلام کرده است که ما نمی‌توانیم متعهد شویم که دولت بعدی آمریکا بر تعهداتی که ما خود را ملزم به اجرای آن می‌دانیم باقی بماند.

 

در چنین شرایطی به نظر می‌رسد تضمین به مسئله اختلافی در وین تبدیل شده است و باید بررسی شود که ایا این موضوع اصلاً فایده‌ای برای ایران خواهد داشت. 

 
 

یوسف مولایی، حقوقدان بین‌الملل در مورد پرونده برجام و تضمین بر عدم خروج آمریکا از برجام می‌گوید: «برجام یک سند است و سند هم وقتی تعهداتی برای طرفین ایجاد می‌کند، بیشتر بار حقوقی بر آن مترتب می‌شود. وقتی می‌گویند سندی سیاسی است، یعنی اهداف و تمایلات سیاسی بیان می‌کند.

بنابراین از نظر من وقتی یک اراده سیاسی خواسته‌ها، مطالبات، حقوق و تکالیف را در یک متنی به صورت مفتوح بیاورد، این سند حقوقی است.

منتهی چون این حقوق، تکالیف، خواسته‌ها و مطالبات در این سند شفاف بوده، ولی امضا نشده و به یک سند دیگری که قطعنامه شورای امنیت است اضافه شده است و در داخل آن اعتبار حقوقی و سیاسی تضمین شده است. از این جهت می‌گویند یک سند حقوقی نیست، چون فاقد امضا و فاقد رعایت تشریفاتی است که برای یک سند حقوقی در نظر می‌گیرند.

به هر حال هر دو طرف ایران و ۵+۱ می‌دانند که چه حقوق و تکالیفی در این چهارچوب دارند و وقتی هم مسئله ای پیش می آید، معمولاً به ماده ۳۶ که حل اختلاف است متوسل می‌شوند که مرتب طرفین به بندهای مختلف این سند استناد می‌کنند.

این نشان می دهد که حتی این سند امضا هم نشده باید برای طرفین یک حقوق و تعهد مشخصی تعریف کرده و برای طرفین الزام اور است و هر دو طرف با این رویکرد به این سند نگاه می‌کردند و از آن استفاده یا به آن استناد می‌کنند. 

این حقوقدان بین‌الملل در ادامه بیان می‌کند: «در عرف بین‌الملل موردی به اسم تضمین تعهدات طرفین نداریم، فقط در معاهدات صلح در آخر یک مکانیسمی تعریف می‌کنند برای اینکه چگونه تعهداتشان را انجام دهد.

ولی در معاهدات معمولی که برجام می‌توانند از این جمله باشد ما تضمینی به این صورت نداریم، فقط باید در قالب آن تعهدات و حقوقی که تعریف می شود بالانسی ایجاد کند و با آن مکانیسم بالانس است که یک تضمین عملی برای یک معاهده یا تعهدی ایجاد می‌شود.

مثلاً در برجام پیش بینی شده است که اگر طرف‌های مقابل ایران یعنی ۵+۱ تعهدات خود را انجام ندهد، ایران هم متقابلاً حق دارد تعهدش را انجام ندهد.

ولی حتی اگر کنگره آمریکا هم این را به صورت قانون در بیاورد، بعداً نمایندگان می‌توانند یک قانون مغایر را دوباره به تصویب برسانند. آنوقت این چه کمکی به ایران می‌کند؟ البته هر چه سختگیری‌ها و محکم‌کاری‌ها بیشتر باشد اطمینان بیشتری ایجاد می‌کند ولی جامعه بین‌المللی به لحاظ ساختاری اصلاً منطبق نیست با مسائلی که حقوقی که از تضمین و غیره صحبت می‌شود.»

یوسف مولایی در آخر می‌گوید: «هر معاهده‌ای هر چقدر هم که مستحکم باشد باز اگر دولت‌ها بخواهد با رعایت تشریفات خیلی مختصر معمولاً مثلا چند ماه قبل با اطلاع می‌توانند از آن کنوانسیون و معاهده خارج شوند. بخشی از آن قابلیت‌ها و ظرفیت‌های حاکمیت دولت‌ها است که با اراده خودشان به یک تعهدی ملحق می‌شوند و با اراده خودشان خارج می‌شوند.

ولی در برخی موارد خروج از معاهده هزینه‌هایی دارد که در موضوع ایران و آمریکا، خروج از تعهد برای آمریکا واقعاً هیچ هزینه ای ندارد، مگر هزینه سیاسی مختصر که بگویند آمریکا نقض تعهد کرده است که آمریکا آنقدر دستگاه تبلیغاتی‌اش قوی است که به صورت دیگر پوشش ‌دهد.

تا حالا هم آمریکا از هر تعهدی خارج شده، بعد از این خروج مگر چه اتفاقی برای آمریکا رخ داده است؟ هیچ دولتی نمی‌تواند دولت دیگری را متعهد کند که پای تعهدات خود بیاستد. کشوری که از تعهدات خود خارج شود فقط از نظر سیاسی اعتبارش کاهش پیدا می‌کند که در مورد آمریکا این صدق نمی‌کند.

بنابراین تیم ایران باید فکر می‌کرد و باید فکر بکند که یک مکانیسم‌هایی تعریف شود که طرف مخالف در ادامه حضورش در برجام منفعت داشته باشد و اگر خارج بشود به ضرر او عملاً تمام شود. این مکانیسم را باید مثل جریمه و غیره پیش‌بینی بکنیم. وگرنه کنگره آمریکا شاید به صورت نمادین بیانیه سیاسی هم بدهد، ولی نمی تواند دست و پای آمریکا برای خروج از تعهداتش ببندد.

همچنین تحولات در ترکیب نمایندگان کنگره نیز زیاد است و انتخابات میان دوره ای کنگره هم نزدیک است که  این مسائل می‌تواند ترکیب نمایندگان را به کل تغییر دهد و از یک جناحی به جناح دیگر بغلتد که در این صورت می‌توانند یک قانون دیگری را بلافاصله تصویب بکنند و کل تعهد قبلی خود را از بین ببرند.»

;
دیدگاه خود را ارسال کنید

دیدگاه